عید که آمد فکری برای اسمان تو خواهم کرد یادم باشد روزهای آخر اسفند
دستمال خیسی روی ستاره هایت بکشم و گلدانی کنار ماهت بگذارم
زندگی همیشه که این ور پیچ و تاب نخواهد داشت بد نیست گاهی هم
دستی به موهایت بکشی بایستی کنار پنجره و با درخت و باغچه صحبت کنی
پنهان نمی کنم که پیش تو از این سطرها دوستت دارم را می خواسته ام
بنویسم حالا کمی صبر کن بهار که آمد فکری برای آسمان تو و سطرهای پنهانی
خودم خواهم کرد
:: برچسبها:
دلنوشته فراق,
|